کم کم سیاهی علمت دیده میشود
آثار خیمه های غمت دیده میشود
افتاده سینه ام به تپش های انتظار
از روی تل دل حرمت دیده میشود
این روزها که در آستانه ماه محرمیم فرصتی شد تا نوشته ای که مدتها پیش(27 فروردین 1389) آن را نگاشته بودم را به دوستان تقدیم کنم امید که از نظرات عالمانه شان صاحب این قلم را بی نصیب نگذارند.
اساس گفت و گو پیرامون روضه مکشوف به یک دقت نظر برمیگردد و آن،این که «آقا! روضه مکشوف نخوانید چون مردم قسیالقلب می شوند.»
من با این سخن که باید حرمت روضه امام حسینعلیه السلام و به طورکلی مصائب اهل بیتعلیهم السلام حفظ شود کاملاً موافقم. اما
سخن برسر این است که مگرنه این است که حضرت زهراسلامالله علیها شهید شد،امیرالمومنینعلیهالسلام شهید شد وهمین طور بقیه معصومینعلیه السلام جانشان را فدا کردند برای هدفی بالاتر وآن هدف به سعادت رسیدن مردم درمقیاس جامعه توحیدی بود (این جامعه توحیدی آن قدر مهم است که همینکه یک گروه ادعا کردند که میخواهند جامعه باشند و توحید را تحقق بخشند،مورد امتحانات الهی قرار گرفتند و حجم زیادی از داستانهای قرآن هم به این عدهیعنی همان بنی اسرائیل تعلق یافت. در تأیید این سخن شاید بتوان آیه 4 سورهمبارکه صف را بیان کرد که فرمود:إِنَّ اللَّهَ یحُبُّ الَّذِینَ یُقَتِلُونَ فىِ سَبِیلِهِ صَفًّا کَأَنَّهُمبُنْیَنٌ مَّرْصُوص و بلافاصله داستان گلایه حضرت موسی علی نبینا و آله و علیه السلاماز دست آزار و اذیت های بنی اسرائیل را بیان فرمود.والله العالم ) حال که هدف ایناست پس آیا ما فقط بگوییم امام حسینعلیه السلام شهید شد تا ما گریه کنیم؟!که آنگاه بگوییم روضههای سبک هم اشک مردم را در میآورد پس هدف محقق شد؟!یا این که نه امام حسینعلیه السلام در کربلا همان طور که اوج فضیلتها را به نمایشگذاشت اوج رذیلتها را هم به نمایش گذاشت و با کربلایش به مردم فهماند که کسانیکه دنبال شهوات ودنیاطلبی باشند یا از فدا کردن جانشان، مالشان و حتی ناموسشان
در راه خدا دریغ کنند به چنان درجهای از پستی سقوط میکنند که کارهایی انجام میدهندکه ما به اسم روضه مکشوف آنها را نمی گوییم. نگارنده معتقد است که اتفاقاً باید این کارهارا برای مردم گفت تا مردم بدانند که اگر این ویژ گیها را داشته باشند به چنین درهای از پستیسقوط میکنند تا هم نفرت شنوندگان از دشمنان ولی خدا بیشتر شود و هم بیشتر مراقبخودشان باشند که مبادا آنها نیز به چنین درهای سقوط کنند اما اگر ما به اسم روضه مکشوف(که البته اینها روضه مکشوف است) این کارها را برای مردم نگوییم آن وقت هدف امام حسینعلیه السلامبه طور کامل تحقق نیافته است. آنچه این نظر را تقویت می کند سیره اهل بیتعلیهم السلامبعد از امام حسینعلیه السلام است مثل حدیث امام رضاعلیهالسلام خطاب به ریان بن شبیبکه شیخ صدوق رضوان الله تعالی علیه در امالی آن را نقل کرده است؛ یا عبارتی که امام سجادعلیهالسلامدر مجلس یزیدلعنه الله فرمودند که یک جمله آن این است:«أنا ابن المرمل بالدماء» و از همه اینها واضحترزیارت ناحیه مقدسه است که عباراتی عجیب و تکان دهنده دارد. این مطلب که پیرامون روضه مکشوف
گفته شد نه تنها درمورد امام حسینعلیه السلام بلکه درمورد روضه دیگر معصومین خصوصاً حضرت زهراسلام الله علیهانیز هست. به عنوان نمونه شیخ عباس قمیرضوان الله تعالی علیه در بیت الأحزان وقایعی چنان سهمگینو تکان دهنده بیان کرده است که قلم از نوشتن آنها میلرزد و زبان از گفتن آن باز میماند. اما باید اینهابرای مردم گفته شود تا مردم بدانند که انسانهایی میتوانند آن چنان در دره پستی سقوط کنند که کارهایی(نه با نوه پیامبرشان که دختر پیامبرشان ونه بعد از 50 سال از رحلت پیامبرشان بلکه تنها چند روز پس از رحلت پیامبرشان)انجام دهند یا اینکه در مقابل چنین کارهایی سکوت کنند که موی بر اندام انسان بیداردل و دارای فطرت سالم راست میکند.اما با همه این اوصاف نگارنده بر این نکته تأکید می ورزد که حرمت مجلس روضه باید حفظ شود وآن شرایطی که که بایدبرای روضه خواندن فراهم باشد به وجود آورده شود آنگاه گفت که: «یَا ابْنَ شَبِیبٍ إِنْ کُنْتَ بَاکِیاً لِشَیْءٍفَابْکِ لِلْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ ع فَإِنَّهُ ذُبِحَ کَمَا یُذْبَحُ الْکَبْشُ وَ قُتِلَ مَعَهُ مِنْ أَهْلِ بَیْتِهِ ثَمَانِیَةَ عَشَرَرَجُلًا مَا لَهُمْ فِی الْأَرْضِ شَبِیهُون...»
نظر |