بسم الله الرحمن الرحیم
شب هفتم محرم الحرام 1435- هیأت میثاق با شهدا
آیات اول تا دهم سوره مبارکه مدثر و اول تا نهم سوره مبارکه تکویر
بخش اول: اشعار
جز عجز، سائل چارهای دیگر ندارد
وقتی کریمیِ خدا آخر ندارد
ما را برای در زدن معطل نکردند
اصلاً بیوت این کریمان در ندارد
این خانواده کودکش ذاتاً بزرگ است
نام علی که اصغر و اکبر ندارد
طفل رباب ست و ولیکن عادتش بود
از شانه عمه سرش را بر ندارد
بین مقامات رباب این شان کافیست
که هیچ کس جز او علی اصغر ندارد
وقتی که آمد لشگر کوفه به هم ریخت
میدان علمداری ازین بهتر ندارد
وقتی که آمد لشگر از دور پدر رفت
آخر گمان کردند که لشگر ندارد
طفل است و بابای بلاتکلیف مانده
حیرانی است و کودکی که سر ندارد
گیرم که از فردا دوباره آب وا شد
چه فایده، شش ماهه که دیگر ندارد
علی اکبر لطیفیان
بخش دوم: متن ادبی
با خودم فکر میکنم اصلا چرا باید
رباب، با آب هم قافیه باشد
روضه خوان ها زیادی شلوغش می کنند
حرمله آنقدرها هم که میگویند تیر انداز ماهری نبود
هدفهای روشنی داشت
تنها تو بودی که خوب فهمیدی
استخوانی که در گلوی علی بود سه شعبه داشت
شش ماه علی بودن را طاقت آوردی
خون تو جاذبه زمین را بیاعتبار کرد
حالا پدرت یک قدم می رود بر می گردد
می رود بر می گردد
می رود...
با غلاف شمشیر برایت از خاک گهواره ای بسازد
تا دیگر صدای سم اسبهای وحشی از خواب بیدارت نکند
رباب میرسد از راه
با نگاه
با یک جمله کوتاه
آقا خودتان که سالمید انشاالله...
«سید حمیدرضا برقعی»
اینک سرباز شش ماهه باید پرده از رو برگیرد و قوم به جاهلیت فرورفته را از خواب گران بی ولایت بودن بیدار کند. آنان که در تشهد نمازشان بر محمد و آل محمد درود میفرستند؛ اما در عرصه پیکار مقابل تنها نوه رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم میجنگند.
یا ایها المدثر قم فانذر و ربک فکبر
ای آنکه پرده بر روی افکندهای برخیز و بیم ده و پروردگارت را تکبیر گوی.
اما چگونه پاسخ این خیرخواهی طفل خردسال اباعبدالله الحسین علیه السلام داده شد. سربسته بگویم که تنها باید در روز قیامت منادی جهانیان را باخبر کند که به کدامین گناه شیرخوار حسینعلیهالسلام به شهادت رسید؟ جنگیدن میدانست؟ خونی ریخته بود؟ پس چرا او را چنین بی رحمانه هدف تیر سه شعبه قرار دادند؟
مادرش چیز زیادی که نمیخواست فرات
دو سه قطره ضرری داشت به اصغر برسد؟